حرف دل با برادر شهید
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین ..
اما بعد ...
(یک روز در بهشت رضا(ع) کنار مزار برادر ) : سلام ! سلام داداش رضا ..
سلام برادر خودم! تو بهترین برادر دنیا هستی!
بهتر از هر برادری برای خواهر خودش! داداش رضا میخوام باهات حرف بزنم اما نمیدونم چی بگم .. ؟
نمیدونم چی باید بگم نمیدونم کار درستی میکنم یا نه نمیدونم چرا دارم اینکارو میکنم ...
برادر عزیزم چه خوبه که میتونم بی رودربایستی و تعارف و خجالت باهات حرف بزنم
داداش گلم من از یه چیز مطمئنم و اونم اینه که ازین که تو رو پیدا کردم خوشحالم و نمیخوام از دستت بدم
برای من بمون برادر! کنارم باش داداش رضا! نیاز دارم پیشم بمونی ... باید حواستو روی من جمع کنی برادر
نمیخوام موهبت هایی که خدا برام در نظر گرفته با یه کار اشتباه از دست بدم و از طرفی ... !
برام دعا کن داداش ... بیراهه نرم ... ممنون ... عاشقتم